سلام
تازگیا خیلی دوست دارم انگشتای دستمو بخورم هر ۴تاشونو با هم تو دهنم میکنم
پریروز با مامان و بابام یه حموم یهویی رفتم و بعدش کلی جیغ زدم تا خوابیدم دیروزم از صبح تا شب خونه بابا بزرگ بودم
امیرحسین و امیر محمد و خاله نرگس هم بودن و خوش گذشت و شب که اومدیم خونه خودمون مامانم ترسو شده بود و بابام با حرفاش بیشتر ترسوندش
امروز جمعه بود و با مامان و بابا ۳نفری تا ساعت۱۱خوابیدیم و کلی حال داد️
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی